1- دانشجوی دکتری پژوهش هنر، دانشکده هنر، دانشگاه شاهد، تهران.
2- استادیار، دانشکده هنر، دانشگاه شاهد، تهران. ، marasy@shahed.ac.ir
3- دانشیار، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، لرستان.
چکیده: (3943 مشاهده)
یکی از پرتکرارترین تجلیهای مضمون جهانی نجاتبخشی، گزارش رهایی گروهی مشخص از طوفانی نابودگر است. دقت در روایات مختلف این رویداد نشان میدهد که ضمن حفظ ارکان اصلی روایت؛ یعنی علت وقوع طوفان، نجاتدهنده، وسیله نجات و نجاتیافتگان، مصادیق آنها در طول زمان دگرگون شدهاند. مسئله اصلی این تحقیق، چرایی و چگونگی تطور روایت و تبدیل برخی نقشمایهها به نماد در روایات تصویری است. بدین منظور، مشهورترین روایات اساطیری، دینی و پسادینی از این واقعه، به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر رویکرد استحاله نقشمایهها در آیکونولوژی، تحلیل شدهاند. سؤال اصلی پژوهش آن است که سیر تطور مفهوم نجاتبخشی در نگارههای طوفان و کشتی نجات چگونه بوده است و در ادامه، این پرسش مطرح میشود که سیر استحاله نقشمایهها و تبدیل آنها به نماد در این نگارهها چگونه پدیدار شده است؟ یافتههای تحقیق نشان میدهند که در گذر زمان، دایره نجاتیافتگان گسترش یافته و مضمون نجاتبخشی از نجات فردی به نجات جمعی بدل شده است. منجی که در ابتدا مقام خدایی دارد، به مقام انسان مقدس و در نهایت انسان معمولی تنزل مییابد. وسیله نجات که کشتی واقعی است، جنبه نمادین گرفته و زبان نگارهها از بیان روایی به بیان نمادین متمایل میشود؛ تا جایی که در عصر صفوی و در نگاره کشتی شیعی، عناصری چون کلاه قزلباش صفوی، شمسه، بادبان سرخ کشتی ولایت و حضور پیکرههایی از نژادهای مختلف، برای بیان نمادین موضوع برابر نظر هنرمند بهکار گرفته شدهاند. در نتیجه، میتوان با استفاده از نظریه تغییر نقشمایهها به نماد در آیکونولوژی، نقش زیستجهان هنرمند و تأثیر تاریخ در بیان نمادین مضمون و قرارگیری خاندان صفوی در جایگاه نجاتبخشان زمانه را بازشناسی نمود.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
هنرهای تجسمی