دانشجوی دکتری پژوهش هنر، دانشکده پژوهشهای عالی هنر و کارآفرینی، دانشگاه هنر اصفهان. ، mkhajefard@gmail.com
چکیده: (98 مشاهده)
امروزه سنتگرایی بهصورت گستره در مطالعات مربوط به هنرهای جوامع سنتی و ابتدایی و همچنین هنر ادیان (ازجمله هنر اسلامی و هنر مسیحی در دوران میانه) وارد گردیده و به یکی از گفتمانهای مهم در خوانش و پژوهش هنر بدل شده است. از جمله کاستیهای سنتگرایان آن است که معمولاً بدون ارائه هیچگونه دلیل، مدرک و مصداقی، مفاهیم و ایدههای خود را در باب هنر پرورش داده و به آثارِ هنریِ دیگر جوامع تعمیم میدهند. این پژوهش توصیفی - تطبیقی باهدف بررسی فلسفه راستین هنرِ کوماراسوامی در کتاب «فلسفه هنر مسیحی و شرقی» و ارائه نمونهای در جهت تصدیق آن، به مطالعه تطبیقی بازنماییِ حیات پس از مرگ در اسلام و مسیحیت پرداخته است. بر مبنای مجموعه اطلاعات جمعآوریشده بهصورت کتابخانهای، در گام اول اصلیترین مفاهیم در فلسفه راستین هنر کوماراسوامی تشریح گردیده و براساس آن در گام دوم، معیارهای رویارویی، فهم و داوری آثار هنر سنتی ارائه شده است؛ در ادامه بر اساس این معیارها و بهره جستن از تفسیر ترکیبمحور، تصاویر بهشت و جهنم در دیوارنگارههای کلیسای بیتلحم اصفهان با نگارههای موجود در معراجنامه میرحیدر مربوط به مکتب نگارگری هرات، بهصورت تطبیقی مقایسه گردیده است. اصلیترین نتایج این تطبیق که مصداقهایی از فلسفه راستین هنر هستند، عبارت است از اینکه نخست، هنر دینی الهیات بصری است؛ دیوارنگارههای کلیسای بیتلحم اصفهان و نگارههای معراجنامه میرحیدر، هر دو پایبندی بسیاری به متون مقدسی که مبنای آنان هستند، دارند. دوم آنکه هنرهایی با سرچشمه الهی، اگر در کارکرد و مفاهیم روحانیای که پیشزمینههای آنها است، شباهت داشته باشند، شباهتهایی در اشکال ظاهری و ساختار کلی آنها وجود خواهد داشت و سوم اینکه شیوه نمادپردازی در تصاویر مورد بررسی، شباهت بسیاری داشته و موید این برداشت است که نمادها زبان جهانی هنر هستند.
شمارهی مقاله: 7
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
هنرهای تجسمی