1- مربی، گروه معماری، دانشگاه هنر اصفهان. ، b.shahbazi@aui.ac.ir
2- کارشناسارشد معماری، دانشگاه یزد.
3- مربی، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر اصفهان.
چکیده: (1289 مشاهده)
با نگاهی اجمالی به ادبیات معماری معاصر ایران بیشتر مواقع، نشانههایی از نارضایتی منتقدین از وضع موجود همراه با اذعان به «بیهویتی» آن دیده میشود. برخی از منتقدین مسئله بیگانگی مردم و معماری را با یکدیگر بررسی کرده و از اینکه هیچیک دارای اعتبار و احترام نبوده، ابراز نگرانی میکنند. برخی نیز شباهت بین شهرهای گوناگون کشور را از علایم یک بیماری واحد میبینند که بدان مبتلا شدهاند. ازاینرو، در حال حاضر در بخش وسیعی از جامعه معماری ایران "دستیابی به یک معماری با هویت به عنوان آرزویی مشترک" مطرح است. با این همه، کمتر نظریه یا نظریاتی یافت میشود که به این پرسشها پاسخ گویند: هویت چیست، مؤلفهها و بسترهای دخیل در شکلگیری آن و رابطه میان هویت و معماری چیست. در این راستا، نوشتار حاضر با مرور ادبیات موضوعی که درباره نظرات اندیشمندان حوزه فرهنگ و معماری است، درباره هویت و فرایند شکلگیری آن در بستر جامعه جستجو میکند. همچنین با تکیه بر نقش بیبدیل فرهنگ، به عنوان روح حاکم بر جامعه، در این فرایند ساختار هویت را شناسایی کرده و آن را در چهار سطح بررسی و بازشناسی مینماید. این سطوح در این پژوهش با عناوین "پارادایم"، "سنت"، "الگو" و "دستاوردهای فرهنگی" معرفی گردیدهاند و به نقش آنها در فرایند شکلگیری هویت و برعکس آن، بروز بحران هویت اشاره شده است. نهایت در بخش نتیجهگیری، با بهرهگیری از شیوه تحلیلی نسبت میان معماری و سطوح چهارگانه بالا و نقشی که معماری در این فرایند میتواند برعهده گیرید یا باید از آن انتظار داشت، بررسی شده است.
شمارهی مقاله: 8
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
هنرهای کاربردی