1- استادیار، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه کاشان. ، mrgh73@yahoo.com
2- دانشآموخته کارشناسی ارشد هنر اسلامی، دانشگاه کاشان.
چکیده: (1501 مشاهده)
دو گفتمان عمده در زمینه مطالعات هنر اسلامی، رویکردهای تاریخگرایانه و سنتگرایانه هستند که گاهی در تعارض با یکدیگر قرار میگیرند. گفتمان تاریخگرا آثار هنری را بر مبنای عوامل زمینهای همچون؛ تاریخ، فرهنگ و اجتماع مورد بررسی قرار میدهد. از سوی دیگر، جریان سنتگرایی با نقد مؤلفههای مدرنیته، اصول زیربنایی خود را بر مفاهیم عرفانی قرار داده و با نگاهی آرمانی، بحث متافیزیک سنتی هنر را در زمینه هنرهای اسلامی مطرح میسازد. از آنجا که گفتمان سنتگرایی عموماً در مورد مفاهیم کلی صحبت کرده، نمونههای زیادی برای تطبیق قابل شناسایی نیستند که اندیشمندان برجستۀ هر دو رویکرد در مورد آنها بحث کرده باشند. بدین منظور، چهار نمونه از کاشیها و ظروف سفالین انتخاب شده تا دیدگاههای متمایز صاحبنظران دو رویکرد در تحلیل آثار صنایع دستی آشکار شوند. مهمترین سؤال این پژوهش، شناسایی تفاوت خوانشهای دو رویکرد سنتگرا و تاریخگرا در مواجهه با آثار سفالین سدههای میانی ایران و نقد آنها است. این مقاله با بهرهگیری از مطالعۀ کتابخانهای و به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شده است. یافتهها نشان میدهند که تاریخگرایان با اتکا به مؤلفههای زمان، جغرافیا، فرهنگ و سیاست، تحقیقات بیشماری در مورد تکنمونههای آثار هنری دورههای مختلف انجام دادهاند. نزد آنان خوانش آثار هنری، بر پایه توصیف دقیق اثر و ارائه فرضیات و نتایج طی یک روششناسی مستدل و علمی صورت میگیرد. حال آنکه مبانی فکری سنتگرایان بر اساس بازگشت به اصل اولیه سنت و احیای آن شکل گرفتهاند و به همین دلیل، موضوع نوشتههای آنان بیشتر مفاهیم و کلیاتی در خصوص نمودهای هنر مذهبی و عرفانی هستند که بهسختی میتوان این رویکرد را برای تحلیل آثار صنایع دستی بهکار بست.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
هنرهای کاربردی