استادیار گروه پژوهش هنر، دانشکده هنر، دانشگاه سمنان. ، f.afarin@semnan.ac.ir
چکیده: (5229 مشاهده)
هنر هخامنشی، یکی از ادوار مهم هنری در فرهنگ ایران باستان است که در طی سالیان دراز و دورههای تاریخی مختلف به انحای گوناگون، تعینبخش هویت ایرانیان محسوب میشده است. هنر این دوره بهروشهای متفاوتی موردواکاوی و تحلیل قرار گرفته است. با توجه به طیف مطالعات انجامشده و رویکرد این مقاله یعنی بینامتنیت، سؤال این است که هنر هخامنشی از تمدن ایلامی تبعیت میکند یا تخطی، تقلید میکند یا آن را جذب و ادغام میکند؟ هدف تحقیق، آسانتر نمودنِ پیگیری رد پای سنن و آیینهای مشترک هنری ادوار کهن در ادوار گوناگون است که بقای موتیفها و نقشها و سنن را صرفاً تا دوره هخامنشی بهعقب برمیگردانند و نقش تمدن ایلام را نادیده میگیرند. برای پاسخ به چگونگی وامداری تمدن هخامنشی به ایلام در مقایسه با سایر تمدنهای غیربومی، با شیوه توصیفی_تطبیقی و رویکرد بینامتنیت بهرابطه آیینها، سنتها و موتیفهای هنری پرداخته شده است. بدین منظور با ابتنا بر این تقسیمبندی و رویکرد بینامتنیت، امکان توضیح تکثیر و عدم استقلال موتیفها، سنن هنری و آیینها فراهم میآید. در حقیقت، هدف دیگر این پژوهش یعنی چگونگی بهکارگیری رویکرد بینامتنیت در هنر ادوار کهن و درجه و میزان این ارتباط روشن میشود. در نتیجه این سیر بررسی، هنر هخامنشی در معماری و هنرهای وابسته به آن، مثلاً فرمهای پله پله صعودی، باغآرایی، سنتهای صخره و سنگنگاری و همچنین در استفاده از نقشمایههای حیوانی ساده و تلفیقی جذب و ادغامکننده و گسترشدهنده بسیاری از سنتها و موتیفهای هنر ایلامی، در ادوار گوناگون معرفی میشود. با تقویت و تحکیمِ هر چه بیشتر رابطه هنر هخامنشی و هنر ایلامی در قیاس با سایر تمدنهای غیربومی و اقوام بومی، نشان میدهیم موتیفها و سنتهای بادوام در هنر ایران در ادوار بعدی را میبایست نه صرفاً مدیون دوره هخامنشی که دوره ایلامی دانست.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
هنرهای کاربردی