تفکرات و اعتقادات دینی و مذهبی با جلوههای زیبای هنری، تأثیراتی عمیق بر انسانها داشته و دارد. از آنجا که معمولاً هنرهای سنتی برای بیان مفاهیم دینی و اعتقادی صورت میپذیرفته است، تفکرات و اعتقادت از یک تمدن به تمدن دیگر نفوذ میکرده و در نهایت هنرمندان، آن مفاهیم هنری را در قالب تمدن خویش ریخته و بهبیان اعتقادی خود میپرداختهاند. هدف از این پژوهش، شناخت شباهتها، ویژگیها و مسائل فکری_اعتقادی در دو نوع هنر سنتی سوزندوزی (درویشدوزی و ساشیکو) میباشد. سؤالات پژوهش عبارتند از: درویشدوزی بر روی لباس دراویش و سوزندوزی ساشیکو بر روی کیمونو بر چه اساس بوده است؟ بین فرهنگ ژاپن و ایران چه تبادلات فرهنگی خاصی صورت گرفته است؟ نتایج، نمایانگر این میباشد که در هر دو سوزندوزی، اساس و ریشۀ دوخت، اشکالی هندسی با ریتم و نظم یکسان است که بر پایه شمارشِ اعداد و رنگ میباشند و بیانگر مفاهیم عمیق آیینی هستند. درویشدوزی بر اساس تفکرات صوفیه در ایران (که بدون شک اساس تفکرات صوفیه بر پایه اسلام و قرآن میباشد) بر مبنای اعداد، رنگها، اذکار و بهخصوص اشکال هندسی که همگی در بر دارنده اسرار و رموز نهفته در آنان است، صورت گرفته و طبق نظریه حرکت موجی (انتقال فرهنگ ایرانی بهسوی شرق) و اسناد تاریخی شرق دور، فرهنگ ژاپن تأثیرات برگرفته از فرهنگ ایرانی را در خود حل کرده و از نقوش ایرانی در هنر خود بهره گرفته است. سوزندوزی ساشیکو در ژاپن بر اساس تفکرات آیینی که حلول خداوند در طبیعت و احترام به طبیعت و عناصر موجود در آن میباشد، تفسیر گردیده است. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیلی_تطبیقی میباشد و بدین منظور جهت شناسایی نقوش و رنگها در دو نوع سوزندوزیِ مذکور، بهبررسی لباسها و طرح آنها نیز پرداخته شده است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |