1- دکترای هنر اسلامی، دانشکدۀ هنر، دانشگاه تربیت مدرس، تهران.
2- استادیار، گروه پژوهش هنر، دانشکدۀ هنر و معماری، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان. ، Mghasemi1505@arts.usb.ac.ir
3- کارشناس ارشد ارتباط تصویری، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران؛ مربی مؤسسۀ آموزش عالی ارم شیراز، شیراز.
4- دانشجوی کارشناسی ارشد فرش، دانشکدۀ معماری و هنر، دانشگاه کاشان.
چکیده: (34 مشاهده)
نقشمایه و موضوع زن که در هنر دورۀ قاجار در قالب پدیده و انگارهای تازه تحت عنوان «زن فرنگی» مطرح و باب شد، محصول مواجهه با غرب، ورود مدرنیته به ایران و تغییر نگرشها و پارادایمهای زمانه بود. نمود این جریان و مفهوم جدید، علاوه بر دارالخلافۀ تهران، در دیگر شهرهای ایران نظیر شیراز و ابنیۀ آن نیز قابل رؤیت است. خانۀ نصیرالملک، به عنوان یک بنای اعیانی قاجاری، متعلق به حاکم شهر شیراز به نام حسنعلیخان نصیرالملک، از خاندان سرشناس قوام بوده که نمونه و مصداق بارزی از تأثیرپذیری از جریان فرنگیمآبی و نگرۀ تزئینی ـ مفهومیِ زن فرنگی است. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسشهاست که میزان کاربرد و بهرهوری از نگارۀ زنان فرنگی در خانۀ نصیرالملک تا چه اندازه و کیفیت اجرای آنها چگونه است؟ و بازنمایی این زنان، برخاسته از چه دیدگاه و مقصودی بوده و امروزه چگونه قابل خوانش و تحلیل است؟ نتایج پژوهش که به روش تاریخی و توصیفی ـ تحلیلی و با رویکرد سراسطورهشناسی انجام گرفته، نشان میدهد تعدد و تنوع نقش و سپس اسطورۀ زن فرنگی به عنوان یکی از عناصر و مظاهر سراسطورۀ فرنگ در ابنیۀ سلطنتی قاجاری و مشخصا خانۀ نصیرالملک شیراز، حاصل تسلط روزافزون سراسطورۀ مذکور در هنر عصر قاجار، به ویژه از نیمۀ دوم این سلسله به بعد، و ارادۀ معطوف به انطباق و همسانسازی با این الگووارۀ جدید در آن دوره بوده؛ بهطوریکه اثرات مضاعف و فراگیر این سراسطوره در این بنا جلوهگر شده و اسطورههای ایرانی و اسلامی را به عنوان دیگر سراسطورههای عمدۀ دورۀ قاجار به حاشیه رانده است.
شمارهی مقاله: 15
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
هنرهای تجسمی