دانشیار گروه پژوهش هنر، دانشکدۀ پژوهشهای عالی هنر و کارآفرینی، دانشگاه هنر اصفهان. ، s.taheri@aui.ac.ir
چکیده: (507 مشاهده)
جنبش اکوفمینیسم با نقد پدرمرکزی، نظامیگری، صنعتیسازی و توسعۀ افراطی، نگرانیهای بنیادین دربارۀ نابرابری اجتماعی و نابودی زیستبوم را همراستا ساخت. هدف پژوهش پیشرو شناخت بنیادهای فکری، رسانهای، زیباییشناختی و مفهومی آثار دو نسل از هنرمندان نامدار اکوفمینیست است، تا به این پرسشها پاسخ دهد: این جنبش چگونه شکل گرفت و به جهان هنر راه یافت؟ و رویکردهای هنرمندان آن چگونه در گذر زمان تغییر یافت؟ این نوشتار، یک پژوهش کیفی و موردکاوی تاریخی بهروش مطالعۀ تطبیقی است، که دادههای آن با نمونهگیری هدفمند از منابع متنی و مجموعههای موزهای گردآوری شدهاند. در تلاش برای پاسخ به پرسشهای محوری این پژوهش، راهبردها و تجربیات ده تن از مهمترین هنرمندان معاصر اکوفمینیست واکاوی و نمونههایی از آثارشان تفسیر شدهاند. نسل نخست اکوفمینیستها، آثارشان را در واکنش به بحرانهای بزرگ نظامی دوران جنگ سرد آفریدند. با کاشت و مراقبت از گیاهان بهعنوان رسانۀ هنری در رویارویی با توسعۀ افراطی شهرها، باززایی یاد ایزدبانوان و برقراری پیوند دوباره با زمین، ساخت چشماندازهای درمانشده و زیستگاههای هنری کاربردی و زیستتندیسهای پیونددهندۀ انسان با زمین، و برپایی رویدادهای بزرگ در محیطهای طبیعی آسیبدیده، این نسل هنر اکوفمینیستی را بنیان نهاد. پس از یک دورۀ گذار، نسل دوم هنرمندان این جنبش، آثار خویش را در هزارۀ نو و با دغدغههایی جهانیتر و معاصرتر آفریدهاند. آنها به نابودی منابع حیاتی جهان و زخمهای باقیمانده بر تن زمین میپردازند، و با هشدار دربارۀ رشد روزافزون دورریزهای مصرفی، دربارۀ آیندۀ پادآرمانشهری زمین هشدار میدهند. درحالیکه هنرمندان اکوفمینیست در دهههای 1970 تا 1990 م. صرفاً در ایالات متحده و اروپا فعالیت داشتند، در دوران معاصر این مکتب پیروانی در میان هنرمندان آفریقایی و آسیایی یافته است. این هنرمندان جوان، اندیشههای پسااستعماری و هویتی را در کنار دغدغههای اکوفمینیستی قرار داده و موضوعات آثار همبسته به این مکتب را غنیتر و متنوعتر نمودهاند.
شمارهی مقاله: 8
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
هنرهای تجسمی