هومیبابا، تأکید میکند دورگهگی، حاصل حرکت گفتمانهای استعمارگر و استعمارشده به سوی یکدیگر در فضای سوم است. آنچه پدید میآید (هیبرید)، ابژهای تازه است که میتواند سبب تحول گفتمان قدرت و حرکتی جدید در اجتماع گردد. این نوشتار با هدف مقایسه المانهای بصری و مفهومی دیوارنگاره دوربان در آفریقای جنوبی با گفتمانهای پدیدآورندهاشـ گفتمان مسیحیت (استعمارگر) و باورهای قوم زولو (فرهنگ استعمارشده) ـ در فضای سوم؛ و تأثیر فضای میانه در هنرهای تجسمی شکل گرفته؛ و میکوشد اثرات فضای سوم را در شکلگیری جریانهای اجتماعی متأثر از هنر نمایان سازد. تلاش شده به این پرسش پاسخ داده شود: دیوارنگاره نامبرده، محصولی دورگه است یا تنها تلفیقی ساده را نشان میدهد؟ در مقایسه با گفتمانهای پیش از خود چه عناصری را اتخاذ کرده و چه تحولاتی را در آنان ایجاد نموده است؟ در جریان پژوهش، به شیوهای تطبیقی، بیان هنری دیوارنگاره با دو گفتمان استعمارگر و استعمارشده، از جهاتِ عناصر بصری، و نمادشناسی مقایسه میگردد. تطبیق عناصر، متکیبر توصیف و تحلیل (کیفی)، و با استناد به آثار هنر بومی و مسیحی؛ و اسطورهشناسی غنی آفریقا صورت گرفته؛ و گردآوری دادهها، به شیوه کتابخانهای با تأکید بر نگارشهای اسطورهشناسی در دانشگاههای آفریقای جنوبی پیش رفته است. پژوهش حاضر با تکیه بر آرای مخاطبان بومی و اروپاییان مهاجر؛ و جریان اجتماعی که پس از اجرای دیوارنگاره به راه افتاد (مبارزه با ایدز و جلوگیری از پایمالکردن حقوق دختران بومی)، نشان میدهد دیوارنگاره دوربان نهتنها تلفیق عناصر هنر بومی و وارداتی است بلکه ویژگی تحول گفتمان اجتماعیـ سیاسی در نظریه بابا را نیز بازمینمایاند.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |